امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ لفته منصوری :
در روزگاری که خیرخواهی گاه در هیاهوی خودنمایی رنگ میبازد، بانویی از تبار مهر، دکتر زهرا شمسی، بار دیگر به ما آموخت که نیکوکاری، زبان بیزمانِ انسانیت است.
او بانویی ایرانیتبار و نیکوکار ساکن آلمان است؛ همسر مهندس احمد کتانی، مدیرعامل پیشین شرکت فولاد خوزستان و مدیرعامل شرکت اسکوتک در دهههای هفتاد و هشتاد شمسی؛ مردی که نامش برای خوزستانیها یادآور تدبیر، صداقت و مهر به مردم این دیار است.
این بانوی فرهیخته، با نیتی پاک و عزمی استوار، به خوزستان بازگشته تا دین خویش را به مردمانی که در روزهای سخت جنگ تحمیلی او را در آغوش محبت خود گرفتند، ادا کند. ثمره این بازگشت، بنایی است سرشار از عشق و انسانیت؛ شیرخوارگاه جدید بهزیستی در منطقه کوی الصافی اهواز، جنب پارک علامه حصیرآباد – مرکزی به مساحت ۱۲۵۰ مترمربع اعیان و ۲۷۰۰ مترمربع عرصه، که بر پایه آخرین استانداردهای جهانی برای نگهداری از فرزندان بیسرپرست و بدسرپرست بنا شده است.
این شیرخوارگاه نه تنها مأمن کودکان معصومی خواهد بود که در طوفان بیپناهی گرفتارند، بلکه یادگاری ماندگار از پیوند میان ایثار، علم و عشق به وطن است. دکتر شمسی تاکنون بیش از بیست میلیارد تومان برای احداث این مرکز هزینه کرده و میگوید:
«من آمدهام تا به مردم خوزستان ادای دین کنم؛ مردمی که روزی در آتش جنگ، مرا به دوستی و مهربانی معنا کردند.»
در بازدیدی که با حضور این بانوی بزرگوار، نماینده تامالاختیار ایشان دکتر باقری، مدیرکل محترم بهزیستی خوزستان و معاون ایشان از محل این پروژه صورت گرفت، عمق باور و احساس او نسبت به سرنوشت این کودکان آشکار بود.
اما این داستان هنوز به پایان نرسیده است. ساختمانی که با عشق آغاز شده، برای کامل شدن به همت جمعی و مسئولیت اجتماعی شرکتها، نهادها و خیرین استان نیاز دارد. بهزیستی خوزستان با بیش از ۱۷۰ وظیفه تکلیفی، در میان سنگینترین مأموریتهای اجتماعی کشور ایستاده است؛ بیادعا، صبور و خسته، اما همچنان پابرجا.
اکنون زمان آن رسیده است که با موافقت استاندار محترم، شرکتهای بزرگ صنعتی و نهادهای اقتصادی استان با نگاهی فراتر از اعداد و پروژهها، سهم خویش را در ساخت آیندهای روشن برای این کودکان ادا کنند. هر آجرِ این ساختمان، نه فقط تکهای از یک بنا، بلکه ذرهای از ایمان به انسان است.
شاید سالها بعد، کودکی از ساکنان امروز این شیرخوارگاه، در جایگاهی والا بایستد و بگوید:
«در شهری از جنس گرما، در خانهای که از عشق ساخته شد، من معنای مهربانی را آموختم.»
و آن روز، نام دکتر زهرا شمسی و همه آنان که دست یاری به بهزیستی دادند، در حافظه این سرزمین نه به عنوان نیکوکار، که به عنوان معماران امید و حافظان فردای انسان ثبت خواهد شد.
زیرا هر کودکی که امروز در آغوش این خانه آرام میگیرد، فردا چراغی خواهد بود برای شهری که هنوز به روشناییِ انسانیت نیاز دارد.